زندگی با بودنش خیلی قشنگه



آیا هنوز هم نیاموختی که اگر همه عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و اگر خدا نخواهد نمی توانند پس 

به تدبیرش اعتماد کن به حکتمش دل بسپار به او توکل کن و بسمت او قدم بردار بی خیال نداشته هایت بی خیال 

غصه هایت بی خیال هرچه که خیالت را ناارام میکند به من بگو ببینم

امروز نفس کشیده ای؟

پس خوش بحالت 

عمیق نفس بکش 

عمیق عشق را زندگی را بودن رابچش ببخش لمس کن

 وبا تک تک سلولهایت لبخند بزن.


یاد بگیریم

از محبت دیشب پدر نگوییم در حضور کسی که پدرش در آغوش خاک آرمیده است

یاد بگیریم

از آغوش گرم مادر نگوییم در حضور کسی که مادرش را فقط در خواب می تواند ببیند.

یاد بگیریم

اگر به وصال عشقمان رسیدیم میان انبوه جمعیت کمی دستانش را آهسته تر بفشاریم.

شاید امروز صبح کسی در فراق عشقش چشم گشوده باشد.

یاد بگیریم

اگر روزی از خنده فرزندمان به وجد آمدیم شکرش را در تنهاییمان به جا آوریم

نه وصف خنده اش را درجمع.

شاید کسی در حسرتش روزها را میگذراند

یاد بگیریم

آهسته تر بخندیم شاید کسی غمی پنهان دارد

که فقط خدا میداند



چه فرقی بین مادر و پدر وجود دارد؟

بسیار مرا به تعجب آورد

فرق پدر و مادر

کسی که از زمانی که چشم باز میکنی تورا دوست دارد مادر است

و کسی که دوستت دارد بدون اینکه ظاهرکند پدر است

مادر تو را به جهان تقدیم می کند

پدر تلاش می کند که جهان را به تو تقدیم کند>

مادر به تو زندگی می دهد

پدر به تو می آموزد چگونه این زندگی را احیا کنی>

مادر تو را 9ماه در رحم خود نگه می دارد

پدر باقی عمر تورا حمل می کند>

مادر به وقت تولدت فریاد می کشد صدایش را نمی شنوی

و پدر بعد از آن فریاد می کشد >

 مادر گریه می کند وقتی بیمار می شوی

پدر بیمار می شود وقتی بیمار می شوی>

مادر مطمئن می شود که گرسنه نیستی

پدر به تو یاد می دهد که گرسنه نمانی >

مادر تو را  روی سینه اش نگه می دارد

پدر تو را به دوش می شکد>

مادر چشمه محبت است

و پدر چاه حکمت>

مادر مسئولیت از دوش تو بر می دارد

پدر مسئولیت را در وجود تو می کارد>

مادر تو را از سقوط نگه می دارد

پدر می آموزد بعد از سقوط بلند شوی

مادر یاد می دهد چگونه روی پای خود راه بروی

پدر یاد می دهد چگونه در راه های زندگی حرکت کنی

مادر کمال وزیبایی را منعکس می کند

پدر واقعیت ها  و تلاش ها را منعکس می کند

مهر مادری را هنگام ولادت حس می کنی

مهر پدری را وقتی پدر شدی حس خواهی کرد

بنابراین مادر با چیزی مقایسه نمی شود

 و پدر تکرار نخواهد شد

پرودگارا هم چنانکه مرا پرورش دادن آنها را مورد رحم خودت قرار بده .الهی آمین


می‌نویسم از تو ای زیبای من
می‌سرایم از تو ای رویای من
ای نگاهت سبزتر از سبزه زار
می‌نویسم بی قرارم بی‌قرار
پشت دیوار بهار
می‌نویسم مانده‌ام در انتظار
ای که چشمت خواب را از من گرفت
می‌نویسم خسته‌ام از انتظار
می‌نویسم می‌نویسم یادگار
من نمی‌دانم چه داده‌ای به من
که چنین دل را سپردم دست تو
یا چه بود در آن نگاه آتشین
یا چه کرد بامن دو چشم مست تو
من نمی‌دانم نمی‌دانم چرا
این چنین آشفته‌ام

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

فیلم های روز به وبلاگ موسیقی تهران خوش آمدید عصر ظهور People problems Jeff سامانه کنترل تردد بهسان اندیش دستگاه تصفيه هوا nais payamnoorinformation